دانلود اهنگ جدید عرفان به نام قاب شیشه ای با حضور سیاوش قمیشی
مدت زمان : 5:35, حجم : 3.2 MB, کیفیت : 128
♫♫ مثه یه حقیقت رفته به باد
منو با خود می بره مثه یه رویا توی خواب
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
از پشت قاب شیشه ای
من خوابم خواب شیشه ای
هر گفته داره ریشه ای
از آوارگی ولی غیر از بارو بستنو رفتن چاره ای که نیست
حاضری بری؟
شب خفته قانعی به چی؟
حرفامو ساده می شنید
اره می شنید از هر نسل و کاروپیشه ای
پرواز
همراه باد بی مسیر
امواج ساحلی که نیست
افساره بسته به قلبت
هفت هزار ساله که دسته
بسته ولی هستش تو همون دستای خاک پیر
چشما همواره خیس خیس
وطنم بر باد ریزو ریز
با دو تا امضای زیر میز
نگاهم خیره میشه به نصفه ی پر این جام شیشه ای
بهم نگو فردایی دیگه نیست
بهتر از امروزو میشه دید آره میشه دید
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید
چشم به راه میمانم
می مونم و میخونم واسه ایران
آره می خونم از اینجا منو دل بیمار بیمار
میخونیم ازایران
می مونم و میخونم واسه ایران
آره می خونم از اینجا منو دل بیمار بیمار
میخونیم ازایران
تن من پاره ای از آن تن توست
و قشنگترین شبای پر ستاره شب توست
تن من پاره ای از آن تن توست
و قشنگترین شبای پر ستاره شب توست
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید
چشم به راه میمانم
از پشت قاب شیشه ای
من خوابم خواب شیشه ای
از گفته ساده میشه دید
باروبستم و رفتم آره ایران نگو از ما تو کینه ای
تنها و بی کسی
راوی فردا تو می رسی
غمخوارم داره سینه ای سوخته تر از هر داغدیده ای
توی گوشم آه میکشید و میخوندم من نامه ها از خاطرات اون زاده هاش با قلبای نا امید
دروازه آره با امید
دروازه آره با کلید
ولی توی دستای ما که نیست
توی دستای خائنی ست
فرزندای مارو شهرای ما رو گنج و نفت و معدن های مارو
فروخته واسه چی؟؟
اشکای مارو دردای مارو به 17 نسل پس فردای مارو
بگو آخه واسه چی؟؟
چشما همواره خیس خیس
وطنم بر باد ریزه ریز
با دو تا امضای زیر میز
نگاهم خیره میشه به نصفه ی پر این جام شیشه ای
بهم نگو فردایی دیگه نیست
بهتر از امروزو میشه دید آره میشه دید
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید
چشم به راه میمانم
♫♫